آرینایی و آرایشگاه
امروز بازم رفتیم سرزمین رویا آرینا تا رسید دوید و یه ماشین شارژی سوار شد و کوبید پشت یه ماشین دیگه. همه کلی خندیدن. بعد هم موهاشو رویا جون خیلی قشنگ کوتاه کردن. خیلی خوش گذشت چون موقع برگشتن یه بارون خیلی قشنگ هم اومد. خاله یاسی آرینا رو بغل کرده بود و برای اینکه خیس نشه شالش رو انداخته بود روی سرش و تا دم ماشین دوید. آرینا اینقدر خندید که نگو. بعد هم بعد از سوار شدن گفت خاله یاسی باز هم میریم تو بارون بدوییم. ...